چمدانی که با اثر انگشت باز میشود! + تصاویر

طراحان محترم رفته اند یک چمدانی طراحی کرده اند که با اثر انگشت باز میشود و به خیالشان امنیتش بالاست! ولی زهی خیال باطل... بنده ابتدا اعلام تعجب میکنم و سپس داستانی را برایتان تعریف میکنم:

بنده یک برادر کوچک دارم که خیلی فضول است. یک کیف هم دارم که سه تا رمز دارد و تویش لپ تاب خودم را میگذارم. رمز اول کیف را که به دست بیاورید از سقف یک آتش میاید و دزد را میسوزاند! اگر دزد نسوخت ، رمز دوم را که به دست بیاورد یک گرز آهنی از سقف تلو تلو میخورد و رمز سوم هم با اسلحه کلاشنیکف تیراندازی میکند! حالا ما از داشگاه برگشتیم خانه دیدیم برادرمان دارد با لپ تاپ بازی میکند!

جالب اینجاست که اگر رمز لپ تاپ را هم به دست بیاورید با آتش نشانی و پلیس و پلیس + 10 و اورژانس و دادگاه بین المللی لاحه تماس میگیرد!

باقی بقایتان ...

کیبوردی با جوهر الکترونیکی برای تغییر زبان نوشتن.

کیبوردی ساخته شده است که به صورت هوشمند هر جا بخواهید از هر نوع کلمه ای (فارسی ، انگلیسی ، علائم) استفاده کنید خودش کلمات اضافی را از روی کیبورد حذف میکند! چون جوهر روی کیبوردش الکترونیکی ست.

بنده میخواستم ابتدا اعلام انزجار کنم و سپس اعلام برائت کنم! یعنی میمردین زودتر اینو کشف میکردین؟ هان؟ میپرسید چطور مگه؟ عرض میکنم خدمتتون...

بنده پارسال پایان نامه ارشدم را تایپ کردم بعد سرم را که بلند کردم دیدم یادم رفت حروف را از انگلیسی به فارسی تبدیل کنم! یعنی کل پایان نامه را دوباره از نو نوشتم!!!

 

خاموش و روشن کردن لامپ با ایما و اشاره!

این حلقه ای را که می بینید کافیست وارد انگشتتان کنید و بعد برایش حرکت تعریف کنید تا با انجام آن حرکت کار خود را انجام دهید. مثلا برایش یک حرکت تعریف میکنید که هر وقت روی هوا با انگشتتان یک مربع کشیدید مثلا لامپ خانه روشن شود و یا حرکت تعریف میکنید که هر وقت عدد سه را روی هوا نوشتید لامپ خاموش شود!

این برای خانه ما خیلی خوب است. زیرا وقتی شب داریم میخوابیم و میخواهیم لامپ را خاموش کنیم چون حوصله نداریم بلند شویم وسایل را پرت میکنیم تا بخورند به کلید لامپ و خاموش شود. مثلا کتاب ، خودکار ، گوشی ، موس ، کیبورد ، بالش ، سیب ، خیار ، هندوانه و کفش! اگر هم آخر خاموش نشد همینطور که محکم داد میزنیم بلند میشویم و با کله میکوبیم به کلید تا خاموش شود و همینطور داد میزنیم و بعد میخوابیم.

واقعا وسیله خوبی ست ...

مراسم آشتی کنان مایکروسافت و سامسونگ برگزار شد!

خوب به سلامتی سامسونگ و مایکروسافت هم صورت هم دیگر را ماچ کردند و با هم آشتی کردند که ما هم از این اتفاق خرسند اعلام مسرت میکنیم. ماجرا از این قرار بود که سامسونگ حق اختراع های مایکروسافت را دزدیده بود و مایکروسافت هم نامردی نکرد و بلند داد میزد: دزد... دزد... دزد...

لذا گوگل و یاهو و اپل و ... هم سریع دویدند و سامسونگ را گرفتند و زنگ زدند 110 تا بیاید سامسونگ را ببرد! اما حالا پس از چندی ، مایکروسافت پول گرفت و رضایت داد تا سامسونگ از بازداشتگاه درآمد!

تا داستانی دیگر خدا نگه دارتان!

با تلویزیون های سامسونگ اونطرفی ها هم صدایتان را میشنوند!

سامسونگ گفته حرف های خصوصیتان را جلوی تلویزیون نزنید چون ممکن است ذخیره شود. احتمالا بعدا علیه خودمان در دادگاه هم استفاده میشود! لازم است در این راستا بنده ابتدا اعلام انزجار کنم و سپس اعلام تعجب. زیرا اگر ابتدا اعلام تعجب میکردم سامسونگ پر رو میشُد. به هر حال میدانید که سایت تک شو کلیک (www.techshowclick.ir) هر روزه توسط غول های دنیای تکنولوژی دنبال میشود.

البته خیلی هم بد نیست این موضوع زیرا ما وقتی بچه بودیم سریالی پخش میشد به نام پزشک دهکده که بنده هر وقت مریض میشدم میرفتم جلوی تلویزیون و با دکتر مایک حرف میزدم تا راهنمایی ام کند خوب شوم اما وی وقعی نمینهاد به من! حالا که صدایمان را از آنطرف هم میشنوند شاید وقعی بنهد...

یعنی تویزیون شده یک واکی تاکی!

هکرها دارند سر داعشی ها را میبرند!!

گروه داعش که کلا از حمله خوشش میآید این بار مورد حمله قرار گرفته و هکرها دخلش را درآورده اند! گویا فرمانده داعش به یکی از معاونانش تحت تاثیر ارسطو (!) و به سبک فیلم اخراجی ها برگشته و گفته: این که نامردی داش مُصی؟ وجود دارن بیان رو در رو بجنگیم! از آنطرف هم هکرها گفته اند اِ اِ ...  زرنگین؟ بیاییم که شما سرمون را ببرین یا بندازینمون تو قفس و آتیشمون بزنین؟

لذا اینطور شد که هکرها از فاصله دور دارند سر داعشی ها را میبرند...

و جبهه از خاکریز ها به پشت کامپیوترها کشیده شد.

چت با دخترا و گرفتن عکس و ماجراهای خاک بر سری!

یکی پسری از یک دختری عکس های شخصی اش را از طریق فیسبوک گرفت و بعدش پول گرفت ازش و بعدش پلیس شناسایی اش کرد و دستگیرش کرد. یعنی خاک بر سر من! چرا؟ چون عرضه این کارو هم ندارم. خاک بر سر من! چرا؟ چون یه عمر داریم تو این اینترنت مینویسیم حق التحریر میگیریم. اگه اینکار هارو بلد بودم الـآن جای اینکه اینجا این مزخرفاتو بنویسم داشتم با دخترا چت میکردم و ازشون عکس میگرفتم!

حالا اخاذی را بی خیال! حداقل ازشون عکس میگرفتم. این مهمه ...

پس نتیجه میگیریم خاک بر سر من!

سقوط با هواپیما فقط به خاطر یک سلفی!

این هم از شهید راه سلفی! طرف داشته سلفی (عکس از خود) میگرفته بعد حواسش پرت میشه هواپیما سقوط میکنه. خدابیامرزه...  البته من این طرف را درک میکنم چون یک بار خودم هم نزدیک بود داخل استخر 3 متری غرق بشم و در آن لحظه ها اصلا به فکر جانم نبودم و مدام میگفتم اگر بمیرم آبروم میره!

همینطور که قلوپ قلوپ آب میخوردم و بالا پایین میرفتم میگفتم خدایا! فقط 20:30 اعلام نکنه! باز میرفتم پایین یه قلوپ آپ میخوردم میومدم بالا میگفتم لعنت به تو اخبار شبانگاهی! آخرین بار رفتم پایین پریدم بالا و همینطور که بغض کرده بودم گفتم روزنامه جام جم! تو دیگه چرا؟ من که مشترکت بودم...

که بالاخره یکی صدامو شنید اومد نجاتم داد!!